با تشکر از سایت ویکیپدیاو دیگر سایت ها که ما از انها استفاده کردیم
::برای دیدن مطالبی در مورد منشور به ادامه مطلب بروید:::
در حدود سال ۱۲۸۵ خورشیدی (۱۸۷۹-۱۸۸۲) به هنگام کاوشهای باستانشناسی در بابل در میانرودان، هورمزد رسام، باستانشناس بریتانیایی آسوریتبار، استوانهٔ سفالین موسوم به کوروش کبیر را یافت که شامل نوشتههایی به خط میخی بود.[۳] جنس این استوانه از گل رس است، ۲۳ سانتیمتر طول و ۱۱ سانتیمتر عرض دارد و دور تا دور آن در حدود ۴۰ خط به زبان اکدی و به خط میخی بابلی نوشته شدهاست. بررسیها نشان داد که نوشتههای استوانه در سال ۵۳۹ پیش از میلاد مسیح به دستور کوروش بزرگ پس از شکست نبونید (بختالنصر) و گشوده شدن شهر بابل، نویسانده شده، به عنوان سنگ بنای یادبودی در پایههای شهر بابل قرار داده شدهاست. در حال حاضر این لوح سفالین استوانهای در بخش «ایران باستان» در موزه بریتانیا نگهداری میشود.
از سوی دیگر در سالهای اخیر آشکار شد که بخشی از یک لوحه استوانهای که آن را از آن نبونبید پادشاه بابل میدانستند، در حقیقت پارهای از استوانه کوروش بزرگ، از سطرهای ۳۶ تا ۴۳ است. پس از این کشف، این پاره از لوح استوانهای که در دانشگاه ییل (Yale) در آمریکا نگهداری میشد، به موزه بریتانیا در لندن انتقال داده شد و به استوانه اصلی پیوست گردید.
در جریان جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران، منشور کوروش به رغم مخالفت دولت وقت بریتانیا برای چند روز به ایران آورده شد و به نمایش در آمد.[۴]
کوروش دوم یا کورش کبیر، بنیانگذار پادشاهی ایران و آغازگر سلسله هخامنشیان، پس از تسخیر بابل، در بابل تاجگذاری کرد و اعلام عفو عمومی داد؛ ادیان بومی را آزاد اعلام کرد؛ برای جلب محبت مردم میانرودان (بینالنهرین)، مردوک که کهنترین خدای بابل بود را به رسمیت شناخته، او را نیایش کرد و سپاس گفت. او هیچ گروه انسانی را به بردگی نگرفت و سپاهیانش را از تجاوز به مال و جان رعایا بازداشت. او تمامی کسانی را که به اسارت به بابل آورده شده بودند گرد هم آورد و منزلگاه آنها را به ایشان بازگرداند. کوروش همچنین قوم یهود را نیز از اسارت و بیگاری در بابل آزاد کرد.
به دستور کوروش، شرح وقایع و دستورات وی روی یک لوح استوانهای سفالین نگاشته شد به عنوان سنگ بنای یادبودی در پایههای شهر بابل قرار گرفت.
از طرف برخی این سند به عنوان نخستین منشور حقوق بشر شناخته میشود[۵][۶][۷] و در سال ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل آن را به شش زبان رسمی سازمان منتشر کرد[نیازمند منبع]. بدلی از این منشور در مقر سازمان ملل متحد در شهر نیویورک نگهداری میشود[۸].
اطلاق عنوان «نخستین منشور حقوق بشر» توسط برخی دیگر مورد اعتراض قرار گرفته است و نامگذاری این استوانه را به این نام به حکومت پهلوی نسبت می دهند.[۹] [۱۰] [۱۱] جوزف ویزهوفر (Josef Wiesehofer) که یک شرق شناس است این لوح خط میخی را یک تبلیغ می داند. او می گوید: "این که نخستین بار کوروش اندیشه های حقوق بشر را طرح کرده است، سخنی پوچ است." هانس پتر شاودیگ (Hanspeter Schaudig)، آشورشناس از هایدلبرگ نیز در این فرمانروای باستانی را مبارز حقوق بشر نمی پندارد چرا که زیردستان او باید پاهای او را می بوسیدند. کلاوس گالاس (Klaus Gallas) متخصص تاریخ هنر که در شهر وایمار گرم تدارک فستیوال فرهنگی آلمان و ایران بود که متوجه ناهمخوانی هایی در این منشور شد. او می گوید: "سازمان ملل یک خطای بزرگ مرتکب شده است."[۱۲]
نسخه های جعلی بسیاری از ترجمه این منشور موجود است.[۱۶] در این لوح استوانهای، کوروش پس از معرفی خود و دودمانش و شرح مختصر فتح بابل، میگوید که تمام دستاوردهایش را با کمک و رضایت مردوک خدای بابلی به انجام رسانده است. وی سپس بیان میکند که چگونه آرامش و صلح را برای مردم بابل و کشور سومر به ارمغان آورده، و پیکر خدایانی که نبونید از نیایشگاههای مختلف برداشته و در بابل گردآوری کرده بوده را به نیایشگاههای اصلی آنها در میانرودان و غرب ایران برگرداندهاست. پس از آن، کوروش میگوید که چگونه نیایشگاههای ویرانشده را از نو ساخته و مردمی را که اسیر پادشاههای بابل بودند به میهنشان برگرداندهاست. در این نوشته اشارهٔ مستقیمی به آزادی قوم یهود از اسارت بابلیان نشده، اما با مطالعه و پژوهش منابع تاریخی مشخص شدهاست که آزادی یهودیان بخشی از سیاست کوروش پس از فتح بابل بوده است.[۱۷][۱۸][۱۹][۲۰]
منظور آبادانی و فراوانی و آرامش
صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا کردم...
*****************